درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان
az adame bi mareft mo0tenaferam خیلی دیر شده ومن فکر می کنم دیگر وقت رفتن شده زمان هزار بار هم که بنوازد من از تو دور مانده ام ...آنقدر دور که مرا نمی بینی ومن هرروز که در آیینه نگاه می کنم تورا به یاد می آورم که می گفتی :بهار چقدر خسته به نظر می رسی تو بی من طاقت نمی آوری...پیر می شوی دختر ؛دل بکن بیا از اینجا برویم ... حق با تو بود پیر شده ام درست بعد ِلحظه لحظه نبودنهایت... می بینی ؟!...
هرشب که آغوشم مکدر شد ؛از درد های مزمن بیکار
له می شدم اما نمی دیدی؛ درد مرا بر شانه ی دیوار
حک میکنی ذهن مرا در خود ؛تا باز هم با من بیامیزی
حسی شبیه من نداری ؛نه !در عشق رعشه می زنی هربار
زل می زنم... زل می زنی بر من...توی اتاقی که شبش خواب است
با سایه ام تا صبح می خوابم ,با سایه ایی شکل تو بلاجبار
برگردنم هی بوسه خواهی زد ؛سر می روم از زندگی هرشب
حسِ علاقه عادت من بود ...این بوسه را در خاطرت بسپار
تردید دارم دوستت دارم !بالا بیاور عشق را تفکن ...
فردای پاکم را نمی خواهم ,من خسته م از روزه ی شک دار
ازشعرهایم سخت بیزاری ،از حرفهایت سختدلگیرم ...
این اعتماد لعنتی مرده است ؛با یک نگاه مرده ی بیمار
زن بودنم حس قشنگی نیست...زن بودنم یعنی هجوم درد
از دست هایت دور خواهم شد،از دستهای خسته ی تب دار
دارد نگاهت می کند یک زن ؛دارد نگاهم می کند مردی ...
گم میشوم در رفتنت از دور ؛در طعم تلخ پاکتی سیگار
من مست در این آسمان گیج ؛یک مشت قرص مزمن بیکار
می ترسم از این روزگار مست؛می ترسم از آغاز یک تکرار
بن بست هایت را نخواهی برد...می پیچم از دردی درون خود هی مشت می کوبم به این دیوار ...
هی مُــــــــــشت می کـــــــــــوبم به این
دیـــــــــــــــوار...
شنبه 27 مهر 1392برچسب:, :: 21:57 :: نويسنده : soogoli
ديدين بعضيا اسم خودشون و ( به قول خودشون ) مخاطب خاصشون رو حرف اولش رو مي نويسن مثلن مي نويسن A&B حالا بايد براي بعضيا اينجوري نوشت K&J&W&A&G&P&T&D&G&Q&H&L&... فیزیک كنكور : سرعت نور چه قدر است؟ 1- بد نیست 2- خوب است 3- الحمدالله 4- تو خوبی شما یادتون نمیاد... عاقا بالخره اتفاقی که نباید میوفتاد افتاد...کلیپس دختر همسایمون گیر کرد به سیم برق توی کوچه برقای کل محلمون رفت...زنگ زدیم اداره برق بیاد وصﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺭﻓﺖ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ
شنبه 27 مهر 1392برچسب:, :: 21:41 :: نويسنده : soogoli
شلام بر دوستان کتاب خونم امیدوارم خوب و موفق و سربلند باشد راستی دوستان من کتاب کیمیاگر،دزیره ،سیاهچاله رو هم بخونید دوشتون دالمشنبه 27 مهر 1392برچسب:, :: 21:33 :: نويسنده : soogoli
جمعه 26 مهر 1392برچسب:, :: 1:16 :: نويسنده : soogoli
جمعه 26 مهر 1392برچسب:, :: 1:13 :: نويسنده : soogoli
احساس موفقیتی رو که بعد از کشتن یه پشه دارم ، ﻣﻦ ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﻓﺘﯽ ایرانی جماعت یه جور از جمعه و بعد از ظهراش آه و ناله میکنه امروز دست خط خودمو بردم دارو خونه … جمعه 26 مهر 1392برچسب:, :: 1:5 :: نويسنده : soogoli
|